بسم الله الرّحمن الرّحیم 

گزارش مکتوب شما را که پارسال فرستاده بودید خواندم، جهت گیری درست است. کار شما در مسئله کتابخانه و کتابخانه عمومی در همین جهات و چند محوری که ذکر کردید، این ها همه درست است و باید انجام بگیرد.

یک نکته این است که باید مراقبت کنید که این فکرها در میدان، عمل بشود. به صورت آرزوهایی در دل باقی نماند که انسان خیال کند یک کاری را دارد می کند، امّا خروجی کار مشخّص نباشد. این را اهمیّت  بدهید. چون کار شما کار مهمی است؛ در واقع کار کتابخانه از جهتی شبیه کار صدا و سیما است یعنی توقّف پذیر نیست و دایم در جریان است. اگر چنانچه شما توقّف کردید، از شما عبور می کند و شما مجبورید بدوید. توجّه بکنید که این فکرها، عملی بشود و تحقّق پیدا کند.

نکته دوم این است که این سرانه هفتاد و چند دقیقه مطالعه چیزی نیست که انسان را راضی کند. اوّلاً این میانگین گرفتن ها، خیلی نشان دهنده واقعیت نیست. خوب بعضی ها هستند که در شبانه روز پانزده ساعت مطالعه می کنند، کارشان مطالعه است. نمی شود این را ملاک گرفت. شما ملاک را به اصطلاح کمیت مطلق بگذارید نه کمیت میانگین و نسبی. ببینید که در بین جامعه ایرانی چه تعداد آدم هایی هستند که اصلاً مطالعه نمی کنند یا کم مطالعه می کنند. بروید سراغ اینها. یکی از مجموعه هایی که باید سراغ اینها بروند، شما هستید والا صدا و سیما و دستگاه های دولتی هم مسئولیت دارند. ما باید کاری کنیم که در کشور ما آدمی که مطالعه نمی کند، نباشد. البتّه مطالعه از سطح پایین یعنی مطالعه روزنامه و مجلّه و مطبوعات شروع می شود تا کتاب های تخصّصی، در بین این اوّل و آخر؛ این کف و سقف، چیزهای زیادی وجود دارد. اگر ما این را بتوانیم به عنوان مطلوب در نظر بگیریم که همه مطالعه کنند، آنوقت کارها خیلی بهتر پیش خواهد رفت. ما مشکل عمده مان این است که خیلی ها اصلاً عادت به مطالعه ندارند، بلد نیستند و دستشان به مطالعه نمی رود. در حالی که اگر راه باز شود و همین آدم ها وارد میدان مطالعه بشوند ممکن است دیگر دست از مطالعه بر ندارند. باید بتوانید این کار را انجام بدهید.

نکته آخر هم این که، انتخاب کتاب برای کتابخانه ها خیلی مهم است. اگر ما دیدیم که در وادی هنر، کتاب نویسی، رمان نویسی یا تاریخ نویسی یک عده ای نشسته اند سرمایه گذاری کرده اند کار وسیعی را دارند انجام می دهند، الان هم این طرف هیچ کاری نمی تواند بکند خوب این نمی شود. نمی شود همین طور نشست و تماشا کرد. یعنی یکی نفی و اثبات در کار توزیع کتاب و ارائه کتاب وجود دارد. هم اثبات وجود دارد هم نفی. اینجاست که مسئله توزیع کتاب برای کتابخانه ها معنا پیدا می کند و مجوز چاپ برای کتاب. انشاءا... موفق باشید.

والسّلام علیکم و رحمه الله و برکاته 

(9/12/1389)